نه تو میمانی ، نه من.....

نه تومیمانی، نه من، ونه اندوه،ونه...  

هیچ یک از مردم این آبادی.  

به حباب نگران لب این رودقسم،  

وبه کوتاهی آن لحظه های شادی که گذشت،  

غصه هم خواهد رفت، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند... 

کاش می شد!

به جای این همه سکوت

به جای یک عمر نگاه کردن

 و

حسرت نداشتن نگاه مهربان تو

فقط و فقط ...

             یک دقیقه فریاد می کشیدم!

فقط یک بار به دنیا می آیی،

فقط یک بار خداوند زندگی را به تو هدیه می کند،

امّا ، در سرایی دیگر همواره خواهی بود،

                اگر این فرصتِ یک باره را از دست دهی ،

                                         چه خواهی کرد ؟

گرچه یک بار به دنیا می آیی

امّا یادت باشد که هر صبح ، تولدی دوباره است ،

                   تولدی از خود ، با خود و به دست خود .

                                                             اگر نتوانید ریسک کنید ، نمی توانید رشد کنید  

اگر نتوانید رشد کنید ، نمی توانید بهترین باشید

...خسته شدم می خواهم در آغوش گرمت آرام گیرم....

...خسته شدم بس که از سرما لرزیدم...

... بس که این کوره راه ترس آور زندگی را هراسان پیمودم زخم پاهایم به من میخندد...

... خسته شدم بس که تنها دویدم...

 ...اشک گونه هایم را پاک کن و بر پیشانیم بوسه بزن...

...می خواهم با تو گریه کنم ...

...خسته شدم بس که...

...تنها گریه کردم...

...می خواهم دستهایم را به گردنت بیاویزم و شانه هایت را ببوسم...

کسی که غیر تو زیبا ندیده کسی را...

اگر پیام خدا رو خوب دریافت نکردید، به «فرستنده ها»

 دست نزنید، «گیرنده ها» را تنظیم کنید. 

این همه خود را تحقیر نکنید، خداوند پس از  

ساختن شما به خود تبریک گفت.

این شعر تقدیم به همه کسانی که کودک درونشون بیداره

.......

............

..................

خدای خوب ومهربونم دوستت دارم

قورباغه عاشق:

....

........

............

                    LIFE

ܓܨ★ گفتا که می بوسم تو را ★ܓܨ

.................

.....................................

.................................................... 

گفتی:کمی ترانه و گفتم: به روی چشم

گفتی:که عاشقانه و گفتم:به روی چشم

...............

.............................

.............................................

داستان واقعی:

........

...............

گاه یک سنجاقک به تو دل میبندد

و تو هروز سحر

می نشینی لب حوض

تا بیاید از راه

از خم پیچک نیلوفرها

روی موهای سرت بنشیند

یا که از قطره آب کف دستت بخورد

گاه یک سنجاقک

همه معنی یک زندگی است!!!!

من به انتظار لحظه های با تو نشستن صبوری می کنم

و آنگاه ساعتها

آه،ساعتها چه بی شرمانه از لحظه هامان می گذرند!

 دوستت دارم   را زیباترین شعر ها یافته ام  

و تو تنها نمی دانم کجا،آیا شاید به شعرم خواهی خندید؟!

شعری که تنها برای تو خواهم خواند

فــانــوس ستــاره هــا را خـامــوش مــیـکنـم

و چهـــره ی مـهتــاب را در پشــت ابــرها پـنهــان میکنـم ...

تــا دستــانــم در دست هــای گــرم تـو جــای دارد

چــشم هــایم را بــر روی هــر آنـچه دیــدنـیـست مــیـبـندم...

و تـصنـیـف عــشق را بــرایــت زمــزمه میــکنــم.

آســمان را کــه مـینــگرم عطـــر خـیــالــت مجــالم نمـیدهــد...

دوبــاره از نـو بــازمـیگــردم بــه ســر سطـــر ...

آنــجـا کـه نــام زیــبــای تــو نـگاشتــه شــده است...

آنـجــا که نــام مــن آغاز میشـود...

آن لـحـظه کـه عـشـق مــی رویــد

و مــن در هـوایــش نــفس میـکشــم...